جنگ شیمبار:
در باب دورکی بختیاری طایفه ای زندگی میکنند بنام عرو کمری(عرب کوهستانی)در میان این طایفه شخصی بنام بختیار می زیست که به شجاعت وجوان مردگی معروف بود وی در یک درگیری وجنگ محلی که در منطقه ی شیمبار(همیشه بهار)به وقوع پیوست،به دست شخصی بنام کرملا کشته شد.کرملا از طایفه کنگرپز که قبلا در یک درگیری با بختیار انگشتان یکی از دو دستش را از دست داده بود،در صدد انتقام بود که درجنگ شیمبار فرصت را غنیمت شمرد و با شلیک گلوله انتقام گرفت وبه منطقه فارس،متواری شد.مرگ مظلومانه بختیار که تازه داماد بود باعث حزن واندوه بسیاری از مردم گردید.
وتنها مادر و همسرش خاتی جان (خاتون)را به عزا نشاند بلکه تا حال هم مرثیه مرگ او را میخوانند، این اشعار به شرح زیر است.
گامیشون بار کنین برنج خرما برینسون شیمبار خراو سی خرج خانا
معنی:گاو میشها را از برنج و خرما بار کنید و انها را به منطقه شیمبار محل زندگی بختیار که جنگ پیش امده است ببرید وبه خان ها بدهید(به طعنه میگوید) تا دست از جنگ بر دارد.
گامیشون بار کنین برنج گندی برینسون شیمبار خراو سی خرج اوردی
معنی:بر روی گاو میش ها برنج و ماش بار کنید وانها را برای خرج افراد در جنگ به منطقه ی شیمبار خراب شده ببرید.
گامیشون بار کنین گود در مال هرکسون کر گپ تره بدینس به تشمال
معنی:گاومیشون را بار کنید در گود کنار مالمان ، هر کدام که پسر بزرگتری دارد،او را به تشمال بدهید.
کرملا برد بم نون بت نیونم برد زنگل بیوه کنی خاتین دلسرد
معنی:ای کربلایی ملا به طرف من سنگ نینداز تا به تو سنگ نزنم چون زنها بیوه میشوند و خاتون دل سرد میشود.
کرملا تیر بم نون مو بت نیونم تیر زنگل بیوه کنی خاتین دل گیر
معنی:ای کربلایی ملا ،به طرف من شلیک نکن تا به طرف تو تیر اندازی نکنم زیرا زنها بیوه میشوند وخاتون دلگیر میشود.
کشتنوم کنگر پزون گریم ور تیر خاتی جون بم برسون درک و شمشیر
معنی:مرا کشتند کنگر پزها و به طرف من تیر اندازی میکنند ای خاتون جان سپر وشمشیر را به من برسان.
و...
(با یاد خدای همیشه جاوید)